.....welcome.....
سیــــــــــــلام دوستان
من سرونازم
امیدوارم از مطالب این وب لذت ببرید...
موفق باشید
************************
آن گاه که غرور کسی را له میکنی آن گاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی آن گاه که شمع آرزوهای کسی را ویران میکنی آن گاه که بنده ای را نادیده می انگاری آن گاه که حتی گوشت را میبندی نا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی آن گاه که خدا را میبینی ولی بنده ی خدا را نادیده می انکاری؛ میخواهم بدانم دستانت را به سوی کدام آسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی......
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
به سوالات زير با دقت و صادقانه پاسخ بدهيد و در پايان تعبير پاسخ هايتان را مشاهده بفرمائيد
1- دريا را با كدام يك از ويژگي هاي زير تشريح ميكنيد؟
آبي تيره، شفاف، سبز، گلآلود
2- كدام يك از اشكال زير را دوست داريد؟
دايره، مربع يا مثلث
3- فرض كنيد در راهرويي راه ميرويد. دو در ميبينيد. يكي در 5 قدمي سمت چپ تان و ديگري در انتهاي راهرو. هر دو در باز هستند. كليدي روي زمين درست جلوي شما افتاده است. آيا آن را بر ميداريد؟
4- رنگهاي روبرو را به ترتيب اولويتي كه برايتان دارند بگوييد . قرمز، آبي، سبز، سياه و سفيد
5- دوست داريد در كدام قسمت كوه باشيد؟
6- در ذهنتان اسب چه رنگي است؟
قهوهاي، سياه يا سفيد
7- توفاني در راه است. كداميك را انتخاب ميكنيد: يك اسب يا يك خانه؟
و اما پاسخها:
1- آبي تيره : شخصيت پيچيده
سبز: آسان گير و بيخيال
شفاف: به سادگي قابل درك
گلآلود: آشفته و سردرگم
2- دايره : سعي ميكنيد طوري رفتار كنيد كه خوشايند همه باشد.
مربع: خودرأي و خود محور
مثلث: يك دنده و لجباز
(اندازه اشكال با خودخواهي و منيت شما ارتباط مستقيم دارد)
محققان ثابت كردند: جيغ زدن زنان ميتواند براي سلامتي آنان مفيد باشد.
بررسيها نشان ميدهد: زناني كه موقع عصبانيت احساسات خود را بروز نميدهند 4 برابر بيشتر از زناني كه واكنش آني همراه با داد و فرياد از خود نشان ميدهند در معرض خطر مرگ قرار دارند.
نتايج بررسيها همچنين حاكي از آن است كه عصبانيت در مردان احتمال ابتلا به سكته قلبي را 20 درصد افزايش ميدهد كه اين رقم در مردان مغرور تا 30 درصد نيز ميرسد.
از آنجا كه خانم ها دنبال مردي براي زندگي هستند ممكن است كسي را انتخاب كنند كه از نظر ظاهري پايينتر از آنها باشد. تحقيقات جديد نشان مي دهد كه ازدواج هايي كه در آن زن از نظر ظاهري بهتر از مرد است، بسيار پردوام تر و مثبت تر است.
تصور محققان از دليل آن اين است كه مردها اهميت زيادي به زيبايي مي دهند درحاليكه خانم ها بيشتر مي خواهند همسري داشته باشند كه به خوبي از آنها حمايت كند
محققان قبول دارند كه مسئله زيبايي بسيار شخصي و نسبي است اما تحقيقات نشان مي دهد كه استانداردهاي عمومي براي زيبايي وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن، و بيبي فيس بودن و يك نسبت خاص براي دورسينه و دور لگن
تحقيقات گذشته نشان داده است كه افراد با ظاهر بسيار زيبا به سمت هم جذب مي شوند و وقتي با هم رابطه برقرار مي كنند، رابطه شان بسيار عالي خواهد شد اما اين تحقيقات عموماً مبني بر زوج هاي جوان است و نشان مي دهد كه زيبايي مطلق در مراحل اوليه رابطه اهميت دارد. اما نقش جذابيت ظاهري در ارتباطات رسمي تر و باقاعده تر مثل ازدواج تقريباً يك راز است
يك تحقيق جديد نشان مي دهد كه ظاهر بعد از آن جذب شدن اوليه هم همچنان داراي اهميت است اما به طريقي متفاوت
...زوج هاي
اين تيم تحقيقاتي 82 زوج كه طي شش ماه قبل ازدواج كرده بودند و حدود 3 سال قبل از ازدواج با هم رابطه داشتند را ارزيابي كرد. شركت كننده هاي تحقيق بين 20 تا 25 سال سن داشتند
محققان گفتگوي هر زوج درمورد يك مشكل شخصي را به مدت 10 دقيقه فيلمبرداري كردند. فيلم ها بعداً از اين جهت ارزيابي شد كه آيا زوج ها درمورد مشكلشان يكديگر را حمايت مي كردند و پشت هم را داشتند يا نه اين مشكلات مسائلي از قبيل تصميم به داشتن تغذيه سالمتر، شروع يك كار جديد و ورزش بيشتر را شامل مي شد
يك شوهر منفي احتمالاً در چنين موقعيتي مي گويد، "اين مشكل توست و خودت بايد حلش كني". اما يك شوهر مثبت خواهد گفت، "من با توام، كاري از دستم برمياد برات انجام بدم؟"
يك گروه از محققان جذابيت هاي ظاهري هر زوج را بين 1 تا 10 كدگذاري كردند كه عدد 10 بهترين و كامل ترين ظاهر را نشان مي داد. تقريباً در يك سوم زوج ها، زيبايي زن ها بيشتر بوده، در يك سوم جذابيت مرد بيشتر بوده و ساير زو ج ها ظاهري تقريباً هم رديف داشتند
به طور كل، در مواردي كه زن ظاهر بهتري نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبت تر رفتار مي كردند
نتيجه اين تحقيق بسيار منطقي به نظر مي رسد. مردها حساسيت زيادي به زيبايي خانم ها دارند. زن ها بيشتر به قد و درآمد مردها اهميت مي دهند
در زوج هايي كه مرد ظاهر بهتري نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمايت كننده نبودند. يكي از محققان اين تحقيق مي گويد كه زن ها معمولاً درجه حمايتي كه از طرف مرد دريافت مي كنند را به خود او منعكس مي كنند. مردي كه ظاهر پايينتري نسبت به زن خود دارد، چيزي بيشتر از آنچه كه انتظارش را داشته در اختيار دارد به همين خاطر همه تلاشش را مي كند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد
مردهايي كه ظاهر بهتري نسبت به همسران خود دارد، طبيعتاً به زن هايي زيباتر از همسر كنونيشان دسترسي دارند و ايده مرغ همسايه غازه ممكن است باعث كمتر كردن تعهد آنها نسبت به ازدواجشان شود
محققان عقيده دارند كه جذابيت ظاهري شوهرها براي خانم ها اهميت چنداني ندارد، درعوض زن ها به دنبال مردهايي هستند كه بتوانند به خوبي از آنها حمايت كنند
پس به نظر مي رسد كه آن ازدواج ناجور و نابرابر ازدواج عالي باشد
خب چطور بود؟؟!
این سوالی بود که واسه خود من هم پیش اومده بود واسه همین تو وبم گذاشتم تا اگه واسه شما هم تا به حال سوال بوده دلیلش رو بفهمید
در بین ما افرادی وجود دارند که مجردند و ترجیح می دهند هر چه زودتر تشکیل خانواده بدهند، اما در این بین هستند اشخاصی که ترجیح می دهند همچنان مجرد بمانند و یا دیر تر ازدواج کنند. باید اشاره داشت در بیشتر افرادی که تشکیل خانواده می دهند میل به ازدواج احساس می شود، یعنی زمانی که این احساس در آنها به وجود آمد تشکیل خانواده می دهند... حال شاید شما بپرسید، این نیاز را چگونه باید در وجود خودمان بشناسیم تا ازدواج کنیم... آیا اصلاً چنین احساسی در ما به وجود می آید یا نه؟ تست های زیر را پاسخ دهید تا متوجه شوید که در وجودتان چنین میلی دارید یا خیر؟
1.آیا زمانی که مادر و پدری را به همراه فرزند کوچکشان می بینید، غبطه می خورید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
2. آیا زمانی که یک زوج جوان را در حال خنده می بینید، افسوس می خورید؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
3..آیا همچون گذشته از اوقات تنهایی تان لذت می برید؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
4.زمانی که در جمع دوستان متاهل هستید،به خود می گویید که ای کاش من هم متاهل بودم؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
5.آیا شده که تا به حال حضور شخصی از جنس مخالف، شما را دگرگون کند؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
6. آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که تنهایی دیگر بس است؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
7.آیا تا کنون برایتان پیش آمده که شادی تان را بخواهید به کسی از جنس مخالف، انتقال دهید؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
8. آیا شما موسقی های آرام گوش می دهید؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
9. آیا شده زمانی که پشت ویترین یک فروشگاه هستید، احساستان به شما بگوید برای کسی هدیه ای بخرید؟
الف)بله ب)خیرج)گاهی اوقات
10. آیا رنگ زندگی برای شما تغییر کرده است؟ امیدواریم که حضور شخصی زندگی تان را دگرگون کند
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
11. آیا شده در چند ماه اخیر، لبخند فردی، امید را در دلتان زنده کند و نگاه شما به زندگی تغییر کند؟
الف)بله ب)خیر ج)گاهی اوقات
12. زمانی که پدر مادرتان می گویند، دیگر زمان ازدواج فرا رسیده است، اخم نمی کنید؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
13. آیا به تازگی در خیالتان مراسم خواستگاری را مرور می کنید؟
الف)بلهب)خیر ج)گاهی اوقات
14. آیا اخیرا برایتان پیش آمده عاشق کسی شده باشید، اما حجب و حیا اجازه ندهد، آن را با او در میان بگذارید؟
الف)بله ب)خیرج)گاهی اوقات
نتیجه:
اگر از 14 پرسش بالا به ده گزینه پاسخ بلی داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج در وجودتان احساس شده است. اگر به ده گزینه پاسخ خیر داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج هنوز در وجودتان احساس نشده است . اگر به هفت گزینه پاسخ گاهی اوقات داده اید به این معنی است که هنوز سر در گم هستید و نمی دانید که باید ازدواج کنید یا نه، همچنان مجرد بمانید.
خاطره اسدی / مجسمه ساز/خاطره می¬ره گِل بچینه!
گِل بازی سرگرمی همیشگی و جذاب بچگی همه ما بود. دوست داشتیم کمی خاک را از باغچه حیاط برداریم و یک مشت آب هم بر روی آن بریزیم و آن قدر آنها را با هم قاطی کنیم که گِل سفت از آن دربیاید و بتوانیم با این خمیر گِلی هرچیزی که میخواهیم بسازیم. حالا ساختن این شکلکها یا صورتکها بستگی به استعداد هرکسی داشت. یکی میتوانست کار ابداعی کند و یکی دیگر شاید فقط بلد بود تا توپهای کوچکی بسازد و آنها را بر روی زمین قِل بدهد. عاشق این بودیم که دست و رویمان خاکی و گلی شود، حتی اگر به قیمت یک دست کتک حسابی از مادرمان تمام میشد. خاطره اسدی هم احتمالا در همین حال و هوا مانده که دوست دارد گِل بازی را در نوع حرفه¬ای تر و بزرگسالانه¬تری انجام دهد برای همین هم مجسمه¬سازی را به جای بازیگری انتخاب می¬کند.کارگاهی که برای مجسمه¬سازی انتخاب کردیم، در دیباجی شمالی بود. کارگاه مجسمه¬ساز معروف نادره حکیم¬الهی یا همان مادر ترانه علیدوستی. اما آنقدر این آدرس عجیب و غریب و درعین حال سر راست بود که تصمیم گرفتیم همگی باهم به آنجا برویم. بماند که در آن کوچه تنگ و تاریک درست وسط اتوبان صدر پارک کردن ماشین چه دردسرهایی داشت و نزدیک بود جانمان را ازدست بدهیم...
خاطره اسدی
بهنوش بختیاری/ مکانیک/ مکانیکی شاسخین و شرکا
بهنوش بختیاری همیشه اولین نفر است که برای سوژه های طنز به ذهنمان می آید. همیشه برای این حرکات پایه است. وقتی با او این سوژه را در میان گذاشتیم، استقبال کرد. قرار شد تا شغل را، خودش به ما پیشنهاد دهد، برای این کار به او فرصت فکر کردن هم دادیم، اما خیلی سریع گفت: «احتیاجی به فکر کردن ندارد، من همیشه می خواستم مرده شور شوم.» ما هم مثل شما دهانمان باز ماند! از این همه جسارت و تفاوت او با شغل فعلی اش. نشد که مرده شور خانه را هماهنگ کنیم. چون نه می شد که یک زن را برای گزارش به غسالخانه ببریم و نه اینکه او به علت بازی در سریال دارا و ندار فرصت این کار را داشت که همراه ما تا بهشت زهرا بیاید. مکانیک شدن پیشنهاد ما بود که او روی هوا آن را گرفت. کلی خندید و گفت: «عجب حالی بدهد! »
بهنوش بختیاری
ستاره اسکندری/ نانوا / ساده میخوای یا خشخاشی
ستاره اسكندري با انرژي سر ساعت به دقتر مجله آمد،بعد از اينكه با او كمي حرف زديم به سمت نانوايي رفتيم.در راه او مي گويد من قبلا در خانه مادر بزرگم نان پخته ام فكر نكنيد بلد نيستم.لباس هاي مورد نياز هم از آشپزخانه مجله تهيه كرده ايم بجز پيشبند كه قرار است از خود نانوايي بگيريم.پخت نانوايي هنوز شروع نشده و سه،چهار نفري بيرون منتظر ايستاده اند. اسكندري قبل از ما وارد نانوايي شد و با شاطر ها سلام وعليك گرمي كرد. اوخيلي سريع نزديك طاقار خمير شد و پرسيد اين خمير ها چند كيلو است؟يكي از شاطر ها پسخ داد 240 كيلواسكندري حيرت زده به سمت خمير هاي آمده شده رفت و دوباره پرسيد اين ها خمير هاي سنگك است؟ همه خنديدندو گفتند نه بربري است.او با حالت ناراحتي سري تكان داد و گفت خب من تا به حال سنگك و بربري نديده بودم و فقط بلدم نون محلي درست كنم.اونقدر محو ديدن كار شاطرها شده كه يادش رفت لباس هايش را عوض كند و فقط گفت اين جا خيلي با حال و با مزه است.
ستاره اسکندری
نگارفروزنده/ دندانپزشک/دندان لق را نکنید!
خدا نکند در ایام تعطیلی دندانتان درد بگیرد، خدا نکند، بخواهید تخمه بشکنید و نتوانید، یا اینکه جلوی خودتان را بگیرید تا پستهها را زیر دندانتان خرد کنید. خدا نکند دندانتان لق شود چون دندان لق را فقط باید کند! کار است دیگر، ممکن است یکدفعه پیش بیاید، حالا اگر این اتفاقات برایتان بیفتد چه کار باید کرد؟ هیچ کاری، فقط باید به سراغ یک دندانپزشک بروید، یک دکتر که خیلی خوب بتواند شما را راضی نگه دارد و کارتان راه بیفتد. حالا اگر در این میان دندانپزشک همیشگی شما در مسافرت به سر میبرد، چاره چیست؟! باور کنید که خانم دکتر ما کارش بسیار خوب است، به سراغ آن بروید.درمانگاه بهداشتی و درمانی چیذر، محل مورد نظر ماست. راس ساعت 5. اما از آنجایی که شب و عید است وتهران تنها کمی(!) شلوغتر از قبل، ما نیم ساعت دیرتر می رسیم و ساتیار امامی یک ساعت و نیم دیرتر! شانس آوردیم که فروزنده منتظر تماس ما بود تا دندانپزشک شود و پیشمان بیاید.فروزنده تلفن به دست وارد درمانگاه میشود، دیرش شده و عجله دارد. حق هم دارد، بد قولی از ما بوده! به او که توضیح میدهیم، قرار است چه کار کنیم و بهتر از طنز باشد، میگوید: «تو که من را میشناسی، کمی مدل من فرق دارد».وقتی روپوش دکترها را میپوشد یا دستکشهای جراحی را به دست میکند و ماسک را به دهانش میزند، شبیه خانم دکترهای خیلی جدی میشود! نگاه کنید، با ما موافق نیستید؟
نگارفروزنده
الهام حمیدی/ آتشنشان/عملیات خانم 125
الهام حمیدی بازیگری است که ما به زور از او خواستیم تا آتشنشان شود، خودش دوست داشت قالیباف باشد: «لباسهای خوشگل بپوشم، مثل لباس سنتی!» به او سنگ دلانه گفتیم نمیشود! با ناراحتی قبول کرد: «هر چه شغل خوب است را دیگران برداشتند حالا این کار مردانه و ضمخت افتاده به من؟!»خیابان مفتح، ایستگاه شماره 53، محل قرار ما روز جمعه است، حمیدی با یک ساعت تاخیر به ما میرسد. باید لباسهای آتشنشانیرابپوشد، آتشنشانها لباسهای مردانه به او میدهند، حمیدی وقتی این لباسها را میبیند، قیافهاش در هم میرود. ما که فکر میکنیم الان است که بزند زیر گریه! با ناراحتی و کلافگی میگوید: «من فکر کردم لباسهای نو به من میدهید. دلم نمیآید اینها را بپوشم.»
الهام حمیدی
کاوه خداشناس/ باغبان/ کاوه باغبان
كاوه خداشناس، اول ميخواست قاتل شود، اما حتما ميدانيد كه اينكار بدآموزي دارد؟!!! پس پيشنهاد كرد، «من عاشق باغبانی هستم. خانهام پر از گل و گیاه است». قاتل و کشتن آدمها کجا و باغبان بودن کجا؟! پارك نياوران جاي مناسبي براي يك باغبان تمام عيار بودن است. نه؟! كاوه خداشناس حسابي پايه است، لباس سرتاسر سبز ِ و البته فراموش نكنيد نو(!) را ميپوشد. چكمه باغباني را هم ميپوشد، كلاه پشمي را هم به سر ميكند و در قالب باغباني كه ما ميخواستيم فرو ميرود. ابزار کار آقای باغبانما را ببينيد. فرغون، بیل، بیلچه و چند جعبه گل بنفشه کوچک که داخل فرغون گذاشته شده بود. تمام اينها سفارش او بود تا كارش را راحت شروع كند.
کاوه خداشناس
آزاده نامداری/ آشپز/ راتاتویی شکمو
چقدر شکمویید؟! چقدر اهل پخت و پزید؟ با بوییدن غذا گرسنه¬تان می¬شود؟ آب دهانتان راه می¬افتد؟ دلتان می¬خواهد همان لحظه گرسنگی¬تان را برطرف کنید؟ حاضرید در یک رستوران چند دقیقه تامل کنید تا نوبت شما برای غذا خوردن برسد؟ یا اینکه دلتان می¬خواهد با سر به غذاها شیرجه بروید؟ اصلا شده به رستورانی بروید و آرزو کنید که ای کاش همیشه از این غذاها می¬توانستم بخورم؟! شده که بخواهید پخت و پز این غذاها را یاد بگیرید؟ اصلا بگویید ببینم تا به حال دوستداشتید آشپز باشد؟ یک سر آشپز شاید. آن¬هم در یک رستوران بسیار بزرگ و شیک؟! فکرش را بکنید.آزاده نامداری مجری محبوب تلویزیون شکموست. این را خودش می¬گوید. پیشنهاد آشپز بودن هم جزو آن¬دسته از کارهایی است که او همیشه دوست داشته اگر مجری نمیشد، این کار را انجام دهد.
آزاده نامداری
امیر حسین رستمی/ حاجی فیروز/ شکور حاجی فیروز می شود
«اميرحسين رستمي» يا همان شكور شمسالعماره جزكساني بود كه يك هفته تمام همه نوع موقعيت شغلي را با او بررسي كرديم تا به حاجي فيروز رسيديم يا بهتر بگوييم، رسانده شد! تصور كنيد رستمي از شغلهايي مثل «مربي تنيس» ( كه امكان مانور عكاسي نداشت)، جت اسكي (كه امكان رفتن به مسيرهاي دور نبود)، ملوان ( كه باز هم امكان فراهم كردن كشتي نبود، حتي با تصوير سازي مشهور همشهري جوان كه مدام رستمي از آن به عنوان قدرت ما ياد ميكرد) به اين شغل رسيد. در واقع بايد اينجا از مجموع دوستان رستمي( به تعبير خودش دوستان نادان!) تشكر كنيم كه در مشورتي جمعي با رستمي ،او را به اين كار ترغيب كردند، اما نميدانستند دوست شان را به چه مهلكه اي انداخته اند! لباس حلجي فيروز را كه سالهاي قبل براي جلد همين شماره هاي نوروزي تهيه كرده بوديم! اين يكي از بهترين اتفاقاتي بود كه در ميان شغلهاي مختلف با ديگر بازيگران رخ داده بود، چون همه چيز در اختيار داشتيم: لباس به ميزان كافي، مكان به ميزان لازم و بالاخره شخص حاجي فيروز به اندازه اميرحسين رستمي!
امیر حسین رستمی
امیرحسین صدیق/ چوپان/ چوپان راستگو
اشتباه نکنید این عکس هایی که می بینید عکس های یک فیلم نیست. چشمه هایتان را نمالید، دقیقا درست می بینید این امیر حسین صدیق است. همان آقای پدر که حالا چوپان شده، باورتان می شود؟! حتما او را با این ریش و این قیافه جدید نشناختید. باور کنید این ریش هم برای خود اوست، ما حتی در مورد او یک ذره هم از معجزه گریم برای نزدیک شدن چهره این بازیگر به شخصیت مورد نظمان استفاده نکردیم. خودش خواست تا چوپان قصه ما شود.
امیرحسین صدیق
روناک یونسی/ گلفروش/ رستگاری در گلفروشی
روناک یونسی که بازی او را در سریال رستگاران دیده اید، دلش می خواست خلبان شود، چون پدرش هم خلبان است اما بنا به دلایلی این امر میسر نشد به همین خاطر درباره شغل دیگری به توافق رسیدیم. گلفروشی گزینه خوبی بود، وقتی که با او در میان گذاشتیم خیلی استقبال کرد «موافقم واقعا شغل جالبی است.اما اگر می شود یک سبد گل تهیه کنید تا بتوانم در خیابان آن ها را بفروشم». روز گزارش هوا ابری است و هر لحظه امکان دارد باران ببارد برای همین قرار شد در یک گلفروشی عکاسی شود.یونسی با ظاهری کاملا متفاوت آمد.او دامن طوسی با چکمه های بلند پوشیده،کلاهی به سرش گذاشته ویک شال طوسی هم دور شانه هایش انداخته. روناک یونسی با حالتی ناراحت می گوید:« دلم می خواهد در خیابان گل بفرشم و به همین خاطر این لباس را پوشیده ام تا عکس هایش خوب شود ». اما هوا نه تنها صاف نشد بلکه باران شدیدی هم گرفت و مجبور شدیم داخل مغازه عکاسی کنیم. همراه او به گلفروشی نزدیک خانه اش می رویم.
از بهشت كه بيرون آمد، دارايياش فقط يك سيب بود. سيبي كه به وسوسه آن را چيده بود. و مكافات اين وسوسه هبوط بود.فرشتهها گفتند: تو بيبهشت ميميري. زمين جاي تو نيست. زمين همه ظلم است و فساد. و انسان گفت: اما من به خودم ظلم كردهام. زمين تاوان ظلم من است. اگر خدا چنين ميخواهد، پس زمين از بهشت بهتر است.
خدا گفت: برو و بدان جادهاي كه تو را دوباره به بهشت ميرساند و از زمين ميگذرد؛ زميني آكنده از شروخير، آكنده از حق و از باطل، از خطا و از صواب؛ و اگر خير و حق و صواب پيروز شد تو باز خواهي گشت وگرنه...
و فرشتهها همه گريستند. اما انسان نرفت. انسان نميتوانست برود. انسان بردرگاه بهشت وامانده بود. ميترسيد و مردد بود.
و آن وقت خدا چيزي به انسان داد. چيزي كه هستي را مبهوت كرد و كائنات را به غبطه واداشت.
انسان دستهايش را گشود و خدا به او «اختيار» داد.
خدا گفت: حال انتخاب كن. زيرا كه تو براي انتخاب كردن آفريدهشدي. برو و بهترين را برگزين كه بهشت پاداش بهگزيدن توست.
عقل و دل و هزاران پيامبر نيز با تو خواهند آمد، تا توبهترين را برگزيني. و آنگاه انسان زمين را انتخاب كرد. رنج و نبرد و صبوري را. و اين آغاز انسان بود